loading...
سورینت | متفاوت ترین سایت تفریحی و سرگرمی پارسی زبانان
مهرداد پارسی بازدید : 1335 پنجشنبه 07 آذر 1392 نظرات (14)

داستان کوتاه جالب و خنده دار ایرانی ها باهوش ترن!

ورود به آرشیو داستان کوتاه

داستان کوتاه

...

سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم. همه سوار قطار شدند

مهرداد پارسی بازدید : 2075 سه شنبه 08 مرداد 1392 نظرات (11)

نامه یک دختر خانم زيبا خطاب به رئيس شركت امريكائي ج پ مورگان

 

داستان جالب یک نامه

...

يك دختر خانم زيبا خطاب به رئيس شركت امريكائي ج پ مورگان نامه‌اي بدين مضمون نوشته است :
مي‌خواهم در آنچه اينجا مي‌گويم صادق باشم.من 25 سال دارم و بسيار زيبا ، با سليقه و خوش‌اندام هستم. آرزو دارم با مردي با درآمد سالانه 500 هزار دلار يا بيشتر ازدواج كنم.شايد تصور كنيد كه سطح توقع من بالاست ، اما حتي درآمد سالانه يك ميليون دلار در نيويورك هم به طبقه متوسط تعلق دارد چه برسد به 500 هزار دلار.خواست من چندان زياد نيست. هيچ كس درآنجا با درآمد سالانه 500 هزار دلاري وجود دارد؟آيا شما خودتان ازدواج كرده‌ايد؟ سئوال من اين است كه چه كنم تا با اشخاص ثروتمندي مثل شما ازدواج كنم؟چند سئوال ساده دارم:1- پاتوق جوانان مجرد كجاست ؟2- چه گروه سني از مردان به كار من مي‌آيند ؟3- چرا بيشتر زنان افراد ثروتمند ، از نظر ظاهري متوسطند ؟4- معيارهاي شما براي انتخاب زن كدامند ؟
امضا ، خانم زيبا

مهرداد پارسی بازدید : 1384 دوشنبه 05 فروردین 1392 نظرات (1)

 

داستان کوتاه جذاب و خواندنی زن و شیطان

 

متفاوت ترین سایت تفریحیsorint.ir

 

...
زن به شیطان گفت : آن مرد خیاط را می بینی ؟
میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟

شیطان گفت : آری و این کار بسیار آسان است …
پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد …

پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد

سپس زن گفت : اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن …

...

 

مهرداد پارسی بازدید : 1975 یکشنبه 26 آذر 1391 نظرات (9)

داستان کوتاه و خواندنی بچه باهوش

www.sorint.ir

www.sorint.ir | داستان کوتاه

...
زن و مردی چند سال بعد از ازدواجشون صاحب پسری میشن و چند روز بعد از تولد بچه متوجه میشن که اون یه نابغه اس بچه در یک سالگی مثل یک آدم بزرگ شروع به حرف زدن میکنه و در دوسالگی به اکثر زبانها حرف میزنه در سه سالگی با اساتید دانشگاه به بحث و تبادل نظر میپردازه و در چهار سالگی پیش بینی های باور نکردنی راجع به علم و پیشرفت اون میکنه در جشن تولد ۵ سالیگش در حضور همه فامیل اعلام میکنه :
من دقیقا یک سال دیگه میمیرم ، مادرم ۱۸ ماه بعد از من میمیره و پدرم یک سال بعد از مرگ مادرم میمیره !!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 95
  • کل نظرات : 401
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 75
  • آی پی امروز : 55
  • آی پی دیروز : 19
  • بازدید امروز : 75
  • باردید دیروز : 21
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 96
  • بازدید ماه : 168
  • بازدید سال : 2,609
  • بازدید کلی : 1,208,957