اس ام اس های جدید و بسیار زیبای پاییزی سال ۹۲
...
زیر سایبون چشمات تو شبستون نگاهت
یه جایی گوشه اشکات مچ عشقتو میگیرم
بین پاییز و زمستون انتظار و نم بارون
میون نامهربونی تا بخوای برات میمیرم
::
::
::
پاییز را دوست دارم چون معافم می کند از پنهان کردن دردی که در صدایم می پیچد ، اشکی که در نگاهم می چرخد …
آخر هم خیال می کنند که سرما خورده ام !
::
::
::
چه کرده ای که زمستان ، بهار و تابستان همیشه بوی تو را می دهد ای پاییز ؟؟؟
::
::
::
نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون ، زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون
ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست ، مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست . . .
::
::
::
کاش زندگی در برگ درخت جاری بود
آنگاه تا بهار بود می خندیدیم و بعد به امید پاییز می نشستیم . . .
::
::
::
بوی پاییز از وجود من کوچ نکرده است !
پنجره را که باز می کنم برگ های سبز درخت های بهار به من اخم می کنند …
::
::
::
همره باد سرد پاییزی
سرنوشت من و تو گشته جدا
رهسپاری عشق من اکنون
می سپارم تو را به دست خدا
::
::
::
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی
به که گویم که تو گرمای دستان منی
گرچه پاییز نشد همدم و همسایه ی من
به که گویم که تو باران زمستان منی . . .
::
::
::
شهریور هم در حال رفتن است ، قلب من اما هنوز تیر نبودنش را می کشد …
::
::
::
تابستان رخت سفر بر تن کرده و پاییز با تمام عاشقانه هایش در راه آمدن …
اما کسی هنوز اینجا درگیر کشف فصل آمدن توست !
::
::
::
پاییز می آید ، زمانی که خاطرات شیرین گذشته ی خودم را با تو به یاد می آورم
پاییز همچون بهار دل انگیز می شود ، بیا و اینک مرا با خود به آن سوی دریاها ببر
شاید دگر برای پیوستن فرصتی نباشد
::
::
::
پاییز پنجره ای ست که از اتاق من به هوای تو باز میشود …
::
::
::
غمگین تر از پاییز ، زمستونه که بهار ندیده ، اما غمگین تر از او منم که تو را ندیدم . . .
::
::
::
این هوا ، هوای دلگیریست ، فصل قلبم پاییزیست!
آسمان قلبم ابری است ، دلم گرفته ، این چه دردیست ؟
::
::
::
به یاد رسم دلتنگی به یاد لحظه هایم باش
در این پاییز تنهایی تو تنها آشنایم باش
::
::
::
بوی پاییز میدهد تابستان این روزها ؛ گویا که شهریور عاشق شده است !
::
::
::
برای من که دلم چون غروب پاییز است
صدای گرم تو از دور هم دل انگیز است . . .
::
::
::
فراموشی می آید مانند همین پاییز با ابرهای سهمگینش …
دیروز برگ خشکی دیدم که نمی دانست از کدام شاخه جدا شده !
::
::
::
زرد است که لبریز حقایق شده است
تلخ است که با درد موافق شده است
شاعر نشدی وگرنه می فهمیدی
پاییز بهاری است که عاشق شده است . . .
::
::
::
میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی
فقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم . . .
::
::
::
پاییز مرا عاشق می کند ، باران عاشق تر
حالا تو بگو این باران پاییزی با من چه می کند ؟
::
::
::
اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمی دانم
اینجا شده پاییز ، آنجا را نمی دانم
اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمی دانم . . .
::
سایت تفریحی و سرگرمی سورینت
::
من دوست دارم
تو را
پاییز را
قهوه را
سیگار را
اکنون کنارم هست پاییز ، قهوه ، سیگار
اما تو …
::
::
::
وقتی میرفتی بهار بود ..تابستون نیومدی ..پاییز شد …
پاییز که نیومدی پاییز ماند ..زمستان که نیای ..باز پاییز میماند
تروخدا فصل ها رو به هم نریز و زودتر بیا !
::
::
::
تنهایی نام دیگر پاییز است
هرچه عمیق تر برگ ریزان خاطره هایت بیشتر …
::
::
::
در خراب ِ غفلت آبادیم ما
در خزان زندگی، شادیم ما
از بهاران، غافلیم و دلخوشیم
همچنان بی حاصلیم و دلخوشیم
::
::
::
کاش میشد به جای ساعت فصل ها را عقب کشید ؛ آنوقت دوباره تابستان میشد و من برای تو گوشواره های گیلاس می چیدم …
::
::
::
مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد ، روح زندگی را برای خویش نگه می دارد . .
::
::
::
حرف تازه ای ندارم فقط خزان در راه است …
کلاه بگذار سر خاطراتی که یخ زده اند شاید یادت بیفتد جیب هایت را وقتی دست هایم مهمانشان بودند !
::
::
::
کسی که رنگ پریدگی پاییز را درک کرده باشد ، به نیرنگ گلهای رنگ رنگ دل نخواهد سپرد
::
::
::
پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!
کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن
::
::
::
چکه چکه ابری از برگ می بارد تا که درخت دل سبک کند و به خواب رود در امتدادی از زمستان …
::
::
::
این مهر که از راه رسد دیگر تو را دست باد نمی سپارم ، به قاصدک ها اعتباری نیست !
این مهر که بیاید دیگر حتی تو را با روزهای اول مدرسه هم معاوضه نخواهم کرد ، نه برگها و نه باران !
این مهر که بیاید تو را در دلم ، جانم و همه ی شعرهایم جا میدهم …
::
::
::
غم انگیز است پاییز و غم انگیزتر وقتی تو باشی و من برگها را با خیالت تنها قدم بزنم …
::
::
::
تو آن فرشته ای که وقتی در فصل پاییز راه می روی
برگ درختان انتظارمی کشند زود تر از دیگری پاهایت را بوسه بزنند . . .
::
::
::
پاییز غریب و بی رحم ، اون همه برگ مگه کم بود ؟
گل من رو چرا چیدی ، گل من دنیای من بود
::
::
::
از دم سرد خزان برگی که می افتد به خاک
از جهان بی برگ رفتن یاد می آید مرا …
::
::
::
در ماه مهر بادهای پاییزی بی مهری را با برگ درختان آغاز میکنند . . .
::
::
::
بیا ای همنشین سرد پاییز
به آواهای شب هایم درآمیز
بیا ای رنگ مهتاب بلورین
تو شعری تازه در من برانگیز . . .
::
::
::
هرگز مغرور نشو
برگ وقتی می ریزه که فکر می کنه طلاست !
::
::
::
زندگی چیدن سیبی است که باید چید و رفت
زندگی تکرار پاییز است باید دید و رفت . . .
::
::
::
“پاییز با چمدانی از خاطره نزدیک است”
من و پاییز سالهاست پیچیدهایم به هم …
::
::
::
کاش چشمانم را می بستم و اول زمستان باز میکردم !
امسال بی تو تحمل نبودنت را در پاییز ندارم …
::
::
::
پاییز دلگیر نیست ، دلم گیرِ پاییز است …
::
پیامک پاییزی
::
باغبان خویش باش، در چهار فصل زندگی انسان، پاییز کمین کرده است . . .
::
::
::
ای باغبان ای باغبان آمد خزان آمد خزان
بر شاخ و برگ از درد دل بنگر نشان بنگر نشان . . .
::
::
::
برگ بر روی درخت نیست که نیست
مرغک دل به هوا پر زد و رفت
روی شاخک های این بید کهن
قُمری من به کجا پر زد و رفت ؟
::
::
::
پاییز منم که هر روز چهره ی زردم را با سیلی دروغهایت سرخ می کنم تا هرگز نفهمی آنکه بهار سبزم را به خزان نشاند تو بودی …
::
::
::
پاییز شده و خرمالوهای لبانت گل انداخته ؛ مرا به نوبرانه ای گس مهمان کن !
پائیز مبارک …
::
::
::
برگ سبز درخت، “معرفت کردگار”
و برگ زرد درخت، “معرفت روزگار” است . . .
::
::
::
امیدوارم با آمدن پاییز هر یک برگ که میافته یک دونه از غمهای دلت کم بشه
و دیگه هیچوقت ناراحت نباشی . . .
::
::
::
چشم به راه توام پاییز ، از بهار و تابستان گرم نشد آبی …
بیا پاییز جادوگر ! طلایی کن سبزینه برگ های درخت آرزوهارا …
::
::
::
من باشم و تو باشی و باران ، چه دیدنی است
بی چتر حس پرسه زدن ها نگفتنی است
پاییز با تو فصل دل انگیز بوسه هاست
با تو صدای بارش باران شنیدنی است
ابری و چکه می کنی و مست می شوم
طعم لبان خیس تو الان چشیدنی است
خیسم شبیه قطره ی باران ، شبیه تو
تصویر خیس قطره ی باران کشیدنی است
این جاده با تو تا همه جا مزه می دهد
این راه ناکجای من و تو رسیدنی است
باران ببار ! بهتر از این که نمی شود
من باشم و تو باشی و باران ، چه دیدنی است !